کد مطلب:314536 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:195
با توسل به حضرت ابوالفضل مشکلم برطرف شد
حضور محترم حجة الاسلام والمسلمین آقای خلخالی (دامت بركاته)
سلام علكیم
6. این جانب سید احمد حجازی در سال 1369 شمسی مشكلی برایم پیش آمد كه تا سال 73 گرفتار بودم. در منزل یكی از همسایگان منزل پدرم (حاج احمد حجازی) جوانی به نام نصرت الله حجازی در حادثه در یكی از شهرهای استان اصفهان فلج شد. ایشان هر ساله در فصل زمستان روضه خوانی داشت. در سال 73 كه حقیر دو منزل و ماشین را از دست داده بودم و دل شكسته و ناامید بودم در مجلس روضه شركت كردم. آخرین روز روضه بود كه مجلس خیلی با حال بوده و پر معنویت بودم. والده ام به حاج احمد گفت: برای فرزندم دعا كنید. در همان مجلس خدا را به حضرت ابوالفضل علیه السلام علمدار شهید امام حسین علیه السلام قسم داد و برای فرزند خودش كه فلج بوده و پیش از ده سال فلج بود توسل ها داشت و دل شكسته بود تا این كه اواخر سال 73 از بركت مجلس سوگواری و توسل به حضرت ابوالفضل علیه السلام مشكلم برطرف شد و فرزند ایشان كه فلج بود توانست بر روی صندلی بنشیند و بعد از دو سال زبان باز می كند و كلمه آقا را می گوید. والسلام
سلام علكیم
6. این جانب سید احمد حجازی در سال 1369 شمسی مشكلی برایم پیش آمد كه تا سال 73 گرفتار بودم. در منزل یكی از همسایگان منزل پدرم (حاج احمد حجازی) جوانی به نام نصرت الله حجازی در حادثه در یكی از شهرهای استان اصفهان فلج شد. ایشان هر ساله در فصل زمستان روضه خوانی داشت. در سال 73 كه حقیر دو منزل و ماشین را از دست داده بودم و دل شكسته و ناامید بودم در مجلس روضه شركت كردم. آخرین روز روضه بود كه مجلس خیلی با حال بوده و پر معنویت بودم. والده ام به حاج احمد گفت: برای فرزندم دعا كنید. در همان مجلس خدا را به حضرت ابوالفضل علیه السلام علمدار شهید امام حسین علیه السلام قسم داد و برای فرزند خودش كه فلج بوده و پیش از ده سال فلج بود توسل ها داشت و دل شكسته بود تا این كه اواخر سال 73 از بركت مجلس سوگواری و توسل به حضرت ابوالفضل علیه السلام مشكلم برطرف شد و فرزند ایشان كه فلج بود توانست بر روی صندلی بنشیند و بعد از دو سال زبان باز می كند و كلمه آقا را می گوید. والسلام